نوای فارس - مجید احمدینیا: حسن روحانی یکی از معدود کاندیداهائی بود که در مناظرات تلویزیونی، اسم استاد آواز ایران، محمدرضا شجریان را آورده بود و بارها عزم خود برای بهبود اوضاع فرهنگ و هنر کشور را بیان کرده بود.
پس از روی کار آمدن دولت تدبیر و امید، مخالفین که مسند قدرت و منفعتطلبی را از دست رفته دیدند و «نه» محکم مردم را به منش افراطیگری و بیاخلاقی شنیدند، خود را آماده کردند تا در چهار سال پیش رو با هر حربهای، بتوانند به تضعیف دولت در افکار عمومی و آن دسته از اقشاری از مردم که دسترسی آزاد به بسیاری از منابع خبری ندارند، بپردازند و به جای شیوهی اخلاقی و شرعی نقد (امر به معروف و نهی از منکر)، تقریباً همیشه به تخریب پرداختند و البته روحانی جز یکی دو باری که به تندی جواب این تخریبها را داد، یا سکوت کرد و یا به کنایه و در لفافه سخن گفت.
نوروز 94، مقام معظم رهبری، پیام خود را در قالب شعار سال به گوش مخالفان رساندند: همدلی و همزبانی.
اما متأسفانه علیرغم بارها تأکید و تذکر ایشان، گویا گوش کسی به این شعار بدهکار نبود و اگر پیش از این مقابله با دولت بیشتر در محدودهی مسئلهی هستهای و وزرا بود، تقریباً از بهار 94، این تخریبها به حقوق مطالبات روزمره و ابتدائی مردم رسید! مردمی که در خرداد 92 برای گشایش در بسیاری زمینهها به حسن روحانی رأی داده بودند، حالا درگیر اخبار تأسفباری چون لغو کنسرتهای موسیقی و تظاهرات علیه ورود بانوان به ورزشگاهها و امثالهم میشوند.
وقایعی که شاید بسیاری از آنها در دولت اصلاحات، باز هم با همین هدف، اتفاق افتادهاند. به هر حال، مهم آن است که این روزها حس ناامیدی و باختن، به مردم القا نمیشود و در واقع دارد به زور تزریق میشود.
پیش از این، لغو کنسرتها یا به دلیل مسائل امنیتی و اعمال فشار نیروهای خودسر بود و یا اینکه چون برگزارکننده، با توجه به تاریخ مد نظرش برای برگزاری کنسرت، به جای اینکه از 6 ماه قبل وارد فرایند اخذ مجوزها شود، از 1-2 ماه قبل کارش را شروع میکرد و نتیجتاً با ماندن در بوروکراسی نفسگیر، کنسرت برگزار نمیشد.
یک نوع دیگر از سنگاندازی هم در مورد مجوز تبلیغات داده میشد که گاهی هم کنسرتها به دلیل عدم وجود زمان کافی برای تبلیغات، موفق به فروش بلیتها نمیشدند و عملاً کنسرت برگزار نمیشد! شیوهی جدید لغو کنسرت هم مدتیست که مشاهده میشود و آن دستور مقامات قضائی است.
نگرانیهائی که غالباً به گروه موسیقی ارتباطی ندارد و صرفاً به تماشاگران و مسئلهی حجاب و اختلاط جنسیتی آنها مربوط میشود.
به هر حال باید دید این نگرانیها و دلواپسیها و مقابله با دولت، تا کجا ادامه خواهد داشت و مردمی که در انتخابات 92، خواستهها و خط فکری خود را نشان دادند، چقدر باید از برخی حقوق اولیه و بدیهی خود دست بکشند و معمولاً هم به دلیل شرایط دشوار و فشاری که بر دولت وارد میشود، صبر و سکوت پیشه کنند؟
باید دید حسن روحانی در مقابله با افراطیگری و بیقانونی، چقدر تلاش میکند؟
منبع : موسیقی فارس