۱۴۰۳ اول ارديبهشت - 05:42 ب.ظ

حکایت دل ما با نی کسايی کن*

 حکایت دل ما با نی کسايی کن*

نوای فارس - مجید احمدی نیا : در میان سازهای زهی، مضرابی، کوبه‌ای و بادی دنیا، شاید «نی» ساده‌ترین آنها از نظر ساختار باشد که به روایت‌های مختلف، اولین و قدیمی‌ترین ساز دنیاست.

با گذر زمان، نی در موسیقی غربی، با ظاهرها و ساختارهای مختلف و پیشرفته‌تر به دست نوازنده‌ها رسید، اما متأسفانه در ایران، همچنان با همان ظاهر بدوی و با دامنه صدایی محدود، به‌کار گرفته می‌شود. تنها تفاوت بین نی‌های موجود، تعداد بند‌ها و آراستگی‌های ظاهری‌ است. در حالی که می‌بینیم در ارکسترهای غربی، گروه سازهای بادی، شامل انواع مختلف و با دامنه‌های صدایی گسترده‌ می‌شود.

با همه این محدودیت‌ها در سازها، یکی از برجسته‌ترین نی‌نوازان معاصر، زنده‌یاد حسن کسائی بود که توانست تأثیر زیادی بر نی‌نوازی ایران بگذارد. ایشان ابتدا با ایجاد تغییراتی در تکنیک نوازندگی، توانست صدای شفاف‌ و واضح‌تری از نی به‌وجود بیاورد و نتیجه این اصلاحات این بود برای اولین‌بار، نی به ارکستر راه پیدا کرد و پس از آن در اجراهای متعدد در کنار سازهای غیرایرانی، نواخته شد.

حسن کسایی، توانست سهم و دین خود به موسیقی ایرانی را با کارهایی مانند تغییر در شیوه نوازندگی قدما، تدوین ردیف برای نی، واردکردن این ساز به ارکستر، تک‌نوازی‌ها و هم‌نوازی‌های متعدد و بی‌شمار و... ادا کند.
وی از دوران کودکی در محیطی رشد کرد که محل آمدورفت اهالی موسیقی، مانند طاهرزاده و تاج بود و در محضر استادانی مانند صبا، ادیب خوانساری، تاج اصفهانی و نوایی، شاگردی کرد و سپس با جلیل شهناز، زوج هنری‌ای را تشکیل داد که سال‌ها، دو‌نوازی‌ یا گروه‌نوازی‌های ماندگاری را با کسانی مانند تاج، ادیب و شجریان خلق‌ کردند.

اگرچه پس از انقلاب اسلامی، کسائی چندان فعالیتی در کشور نداشت، تلاش‌هایش در معرفی و ارائه نی ایرانی به جهان، با اجرا در کشورهای اروپایی و آمریکایی قوت گرفت.

از موسیقی تا سکوت، کتابی است که فرزند کسایی گردآوری و منتشر کرده است که این را نیز می‌توان در کارنامه حسن کسایی ثبت کرد.

می‌توان گفت وی در زمره کسانی قرار می‌گیرد که انقلابی در سازهایشان به‌وجود آوردند. دیدگاه کسایی نیز مانند شهناز، فراردیفی بود و همین ویژگی این دو نفر، منجر به خلق بداهه‌هایی شد که تعریفی دیگر از ردیف موسیقی سنتی ایرانی ارائه کرد و نشان داد ردیف، وحی منزل و لایتغیر نیست و می‌توان از دل چند جمله محدود و تکراری، دریایی به‌وجود آورد.

اما شاید مهم‌ترین اقدام حسن کسایی را بتوان تدوین مجموعه «ردیف نی» دانست که در ٨٠سالگی ضبط کرده بود و درواقع مرجعی برای آموزش این ساز به هنرجویان شد.

از شاگردان او می‌توان حسین عمومی، حسن ناهید، محمد موسوی، جمشید عندلیبی و... را نام برد که امروزه از استادان برجسته این ساز محسوب می‌شوند.

اگرچه کمتر از صد سال از اولین حضور نی در ارکسترها در ایران می‌گذرد، همان‌طور که گفته شد، هیچ تغییری در این ساز دیده نمی‌شود. البته واضح است درباره سایر سازهای ایرانی هم چنین اتفاقی نیفتاده است، اما حداقل در برخی سازها، تغییرات جزئی و گاهی ساختاری، به‌وجود آمد. ابداع ساز در موسیقی ایرانی، درحالی‌که هنوز اشکالات سازهای قدیمی برطرف نشده است، به سازهای زهی و مضرابی محدود شد و حتی همین سازها هم اگر توسط استادان صاحب‌نام ساخته شدند، چندان نتوانستند مجال و مهلت معرفی به عموم و نواخته‌شدن توسط نوازندگان مختلف را پیدا کنند. امروزه اگر قرار باشد ارکستر ایرانی تشکیل شود، نه صدای جدیدی شنیده می‌شود و نه به دامنه صدایی موجود اضافه می‌شود. حضور نی در گروه‌ها و ارکسترهای کنونی هم معمولا فقط محدود به یک ساز می‌شود که صدایش جز در زمان‌های تک‌نوازی، چندان به گوش نمی‌رسد.

نی که از دیرباز، تقریبا تمام جامعه، از نوازندگان دربار‌ی تا چوپان‌ها آن را می‌نواختند و هنوز هم به‌نوعی ساده‌ترین و ابتدایی‌ترین ساز در دسترس کم‌در‌آمد‌ترین اقشار جامعه محسوب  و گاهی به‌عنوان اسباب‌بازی برای کودکان فروخته می‌شود، همچنان با همان شکل ابتدایی عرضه می‌شود.

موسیقی ایرانی با تمام فراز و نشیب‌ها و محدودیت‌هایی که از دوران‌های گذشته تا امروز برایش به‌وجود آمده، در چند مقطع توسط برخی نوازندگان و برای بعضی سازها، دچار تحولاتی شده که ازجمله می‌توان به احمد عبادی در سه‌تار، حسین تهرانی در تمبک و... اشاره کرد که در مورد نی هم حسن کسایی این بار را به دوش کشید و این ساز را به شیوه‌ای دیگر مطرح کرد.

حال باید پرسید پس از کسایی، نوازندگان نی، چه قدمی در جهت اصلاح این ساز برداشتند؟ یا چرا سازندگان ساز، تاکنون در سازهای بادی نه دست به ابداع زدند و نه اصلاح؟

به‌هرحال، ایجاد ارکستری تشکیل‌شده از سازهای ایرانی و نه‌تنها چند تار و سه‌تار و کمانچه و یک نی، که شاید بم‌ترین آنها، عود باشد، مستلزم ایجاد تغییرات جزئی و گاهی بنیادین در سازها و تفکرات نوازندگان آنهاست؛ ارکستری که در آن، مسئله ضعف موسیقی ایرانی در محدود‌ه صدای بم، رفع شده باشد و سازها، اشکالات مرسوم را نداشته باشند. آن چیزی که علاوه بر سازهای مضرابی و آرشه‌ای جدید و بعضا تکراری، نیاز امروز موسیقی ماست، گسترش سازهای بادی و تکمیل ساز نی یا شاید بازمعرفی آن به شیوه‌ای دیگر است.

*ه. الف. سایه

منبع : روزنامه شرق
به اشتراک بگذارید :
برچسب ها


عضویت : telegram.me/joinchat/AzEeHDus0u0ht5Y_Qi2E0Q