نوای فارس- مهدی فتاحیه: فرم ، واژه اي مهم ، واژه اي بسيار مهم در هر آنچه وصلي به هنر دارد و زمان است در نهايتِ حضور آن و زماني ديدار است كه فرمي ثابت شود و مؤلف ، مخاطب است وقتي كه با ابزاري ثبت ميكند زاويه اي از بخشي و در زماني از فرمي ، كه آنگاه است ديدار.
حوزه جدید نظری من به لحاظ بعد و اندازه و مطالعه نظرگاههای متفاوت زاویهای جدید از هنر و عکاسی در ذهن من را باز نمود ، درواقع دوربین من ، چشم من شده و به دنبال اکتشاف فرمهایی از فرمهایی دیگر به نوعی که تا به حال دیده نشده اند ، شده و قدرتی دارد بسيار عجيب برای اثبات و جنجال زمان ، زواياي جديد آبجكتها و در نهايت بيزماني در نگاه مخاطب .
کشف فرمهای ناب در مجسمه و معماری؛ ابعاد، اندازه و از همه مهمتر زمان ، من و دوربینم را درگیر کرده و وقتي كه الهاماتی میشود من احجامی در ذهن ميپرورانم و بعد از ديدن موضوع ، ماجرا برایم شروع میشود از منظره ياب دوربین ميبينم و کافیست شاتر دوربینم را بفشارم و انگار که ضامن کشف را چکانده ام . در واقع بخاطر كثرت در نوع نگاه ، زمان نگاه و زاويه نگاه ، جهانبيني و زيبايي شناسي نگاه مخاطب هيچ گاه نميشود به اصيل بودن انتقاد اعتماد كرد ، مگر با ثبت زاويه اي ، در زماني خاص و به وسيله شخصي كه قرار است انتقاد نمايد از محصولي كه اثر هنري ناميده ميشود و به شكلي شايد بتوان تكامل يك پروسه در محصولي مثل معماري و مجسمه را زماني دانست از تثبيت يك ديدار و اتفاقي كه بين روايت و مخاطب اتفاق مي افتد.
ماحصل این نوع نگاه اصالتي است كه در بخشي از فرم ها در معماري و مجسمه و با مديايي با نام عكاسي ثبت ميشود كما در واقعيت تمام اصالت بر فرم نيست ، حداقل در اين وجه نگاه به طور قاطع ميشود جايگاه و ارزشبخشي فرم را بر پروسه و محتوا مقدم و والا دانست .
حال عينكي دارم که با آن شروع کردم به دیدن فضاهای محيطي ، ساختمانها و مجسمهها و هر آنچه اشتراكي دارد در فرم ؛ خلوص فرم برایم بسیار جذاب است و این روزها با هنرمندان دیگری آشنا شدم و به لحاظ زاویه دید و مشتركاتي در ميانمان مجاب به تدوین مجموعه مطالب مكتوبي در باب معماری، مجسمه و عکاسی شدم .
تا بتوانم زاویه دید دوربین را به عنوان چشمی با توانايي تثبيت زمان و ديدگاه ناظر در دنیای کثرت گرايي مرسوم نمايم و به واسطه آن نقد و قضاوت در آثار فرمي و سه بعدي (معماری و مجسمه) منطقي تر گردد.