نوای فارس-پدرام امینی ابیانه: براي شناخت دقيق تاريخ فلامنکو لازم است که در ابتدا تاريخ اسپانيا بررسي شود.
تاريخ اسپانيا
سکنه ي قديم اين کشور از قوم سلت ها Seltes که از فرانسه وارد آنجا شدند و قوم ايبر Ibers که اسمشان بر اين شبه جزيره اطلاق شده است بوده اند، اين دو طائفه بيشتر در شمال و مرکزسکونت داشته اند بعدها طوائف ديگري از خارج آمده و سواحل را برای زندگی انتخاب کردند. از جمله فينيقيان و يوناني ها و سپس کارتاژيها که اين کشور را تصرف نموده شهري بنام کارتاژ (فرطاجنه) Cartagena در آنجا بنا نهادند، در دويست سال قبل از مسيح جنگ دوم پونيک Punique واقع گرديد و کارتاژيها شکست ديده روميان بر اين کشور استيلا يافتند.
تصرف شبه جزيره ي مزبور براي دولت روم بسيار مهم بود زيرا برسر راه اروپا و آفريقا واقع شده بود، روميان تا قرن پنجم بر آندلس حکومت کردند پس از آن دولت روم منقرض شد و طوائف ويزيگوت بر آنجا حکومت کردند.
فتح آندلس در سال 711 ميلادي به دست مسلمين
در زماني که آفريقا به دست موسي بن نصير اداره مي شد، پادشاه اسپانيا رودريک بود که مردم از ظلم و ستم او به ستوه آمده بودند و آرزو می کردند که مثل مردم شمال آفریقا در عدل و داد زندگی کنند. در همين زمان بود که لشکر مسلمانان به فرماندهي طارق بن زياد اسپانيا را فتح کرد.
غلبه ي مجدد مسيحي ها
فرديناند و ايزابِل در سال 1492 دژهاي مسلمانان را تسخير کردند و يهودي ها را وادار به تغيير دين کردند و آنها را اذيت و آزار و استنطاق مي کردند. لذا آنها که تعدادشان به بيست هزار نفر مي رسيد تصميم به ترک گرانادا و جلاي وطن گرفتند. بر طبق معاهده ي گرانادا بين مسلمانان و مسيحيان اغماض مذهبي حاکم بود و آنها سالها در کنار هم در صلح زندگي مي کردند. ولي رايزنهاي کليسا آنقدر در گوش فرديناند خواندند تا وي را به شکستن معاهده راضي کردند و مسلمانان مجبور به ترک آنجا شدند و با کولي ها که به آنها هم ظلم مي شد به کوه ها و غارها و مناطق سرد سير مهاجرت کردند و در آنجا با هم عليه دشمن
مشترک مقابله مي کردند. برخي از مسيحيان مخالف نيز به آنان گرويدند.
فلامنکو
قبل از سقوط گرانادا آداب و سنن مختلفي در گرانادا با هم ترکيب شده بود و احتمالاً در آن شرايط اوّلين گونه هاي فلامنکو خلق شده بود. بايد به ياد داشت که بحث در مورد فلامنکو بدون در نظر گرفتن کولي ها اشتباه است زيرا آنها بيشترين سهم را در بسط و ترويج و اشاعه ي فلامنکو داشته اند. ولي آنها فلامنکو را اختراع نکرده اند بلکه آنها قطعاتي را که از فرهنگ هاي مختلف در کنارشان بود را گلچين مي کردند يعني آنهايي را که بيشتر دوست داشتند.
مسلماً کولي ها قبل از ورود به اسپانيا براي خودشان موسيقي و رقص و سنن مخصوص به خود را داشته اند ولي قرن ها خانه بدوشي، آوارگي و کوچ در سرزمين هاي عجيب، روح موسيقي و رقص آنها را تحت تاثير قرار داد. بسياري از رقص ها و آوازهاي اوّليه ي فلامنکو که در مراسم مذهبي و جشن ها و تشريفات اجرا مي شد مرتبط به آداب و رسوم کولي ها بود.
فلامنکو کلکسيوني از آوازها و رقص هايي است که متعلق به کولي ها و غير کولي ها در طي بيست قرن مي باشد. يعني موسيقي است امتزاجي و متاثر از موسيقي اروپايي، آفريقايي، عبري و بيشتر از همه ايراني و عربي و دليل بسط و توسعه ي فراوان امروزه ي فلامنکو در نقاط مختلف جهان اينست که بسياري از مردم ريشه هاي خود را در اين موسيقي مي يابند و مي توانند با آن ارتباط برقرار کنند.
معني فلامنکو
در مورد معني واژه ي فلامنکو نظريات مختلف بسيار است و حقايق انکار ناپذير اندک. برخي معني اين واژه را به شخص ياقي و طغيانگر نسبت مي دهند. (زيرا کولي ها اين گونه بوده اند) و برخي به اشتباه آنرا با واژه ي فلامينگو (نوعي مرغ ماهي خوار) ارتباط مي دهند. اما به نظر مي رسد که ريشه ي اين واژه Flame به معناي آتش باشد. آتشي که از دل بر مي خيزد و بر دل شنونده گرما ميبخشد.
فلامنکو از سه جزء تشکيل شده است: گيتار – آواز – رقص. در گذشته آواز عنصر اصلي بوده و گيتار به عنوان همراهي کننده استفاده مي شده ولي به اهتمام اساتيد فلامنکو امروزه گيتار به عنوان عنصر اصلي مطرح است.
.
.
....
منبع : اختصاصی نوای فارس