نوای فارس-احمد طبابایی: حبیب محبیان که چند سالی است به دلیل بازگشتش به ایران، حواشی مختلفی برایش به وجود آمده و در این مدت کمتر از او اثری به گوش رسیده، اخیراً تکآهنگی را در فضای مجازی منتشر کرده است به نام «الله اکبر».
به نوشته صفحه شخصی حبیب، این آهنگ حدود بیست سال پیش در آمریکا ضبط شده و مضمونی ضد جنگ دارد. در صفحهی شخصی حبیب محبیان آمده است: «این آهنگ صدا و پیامی علیه ظلم است. مفهوم بسیاری از آنچه در دنیا اتّفاق میافتد را نمیفهمیم. در ایمان خود استوار و برای عدالت به پا میخیزیم. در نهایت حقیقت خود سخن میگوید و تنها حقیقت است که بر همهچیز پیروز میشود.»
کلام «الله اکبر» علیرغم نام آهنگ که به نظر میآید تمی مذهبی داشته باشد، شعری انقلابی از «اتو رنه کاستیلو» شاعری گواتمالایی است. در واقع حبیب برگردان شعری اسپانیایی را دستمایهی آهنگ خود قرار داده است و همانگونه که معمول به نظر میآید، کلام در قالب شعری سپید است.
آنچه از منظر بخش ادبی و کلامی در اتّفاقاتی از این دست (برگردان متن) قابل دنبال کردن است بررسی نسبت کلام ترجمه شده و متن اصلیست. در توضیحات صفحهی حبیب محبیان اشاره شده است که متن از اسپانیایی به فارسی برگردانده شده است. با توجه به در دسترس بودن متن انگلیسی، در ادامه به تطبیق متن فارسی با متن انگلیسی این شعر میپردازیم. متن اصلی شعریست کوتاه که با این سطرها آغاز میشود:
You have a gun
And I am hungry
You have a gun
Because I am hungry
You have a gun
Therefore I am hungry
آنچه در خوانش، بررسی و برگردان هر شعری باید مورد توجه قرار گیرد، توجه به ظرایف موجود در متن است، از وجه کنایی گزارهها و بهکار رفتن واژگان در معنای مصطلح گرفته تا وجود حرفهای ربط و اضافه که مسلماً در معنای جملات و صدالبته شعر تأثیرگذار است. در شش سطر ابتدایی این شعر با گزارهای مواجهیم که سه با تکرار شده است امّا هر بار با تفاوتی اندک، معنایی متفاوت را ساخته است.
تو تفنگی داری/ و من گرسنهام
تو تفنگی داری/ زیرا من گرسنهام
تو تفنگی داری/ پس من گرسنهام
این تفاوت در گزارهها به طرزی عجیب در برگردانی که حبیب به اجرا رسانده، نادیده گرفته شده است و متن تنها به تکرار جملهی «تو تفنگی داری و من گرسنهام» بسنده میکند. در واقع آنچه در متن اصلی شعر را به پیش میبرد و ایجاد شاعرانگی میکند همان تفاوتهاییست که همزمان با شباهت بسیار زیادِ جمله ایجاد شده است و به نوعی تصویر یکسانی از تفنگدار بودن در مقابل گرسنگی را از سه زاویهی مختلف نشان میدهد. تکرار در شعر اصلی تکراریست دینامیک و پیشرونده در وجه شاعرانگی امّا آنچه در برگردان اتّفاق میافتد تکرار ایستاییست که در بهترین حالت میتواند تأکیدی بر سادهترین و غیرتحلیلیترین گزارهی این شعر باشد.
در ادامهی شعر، در جملهی You can waste them all on my poor body بیتوجه به معنای waste (حرام کردن) از فعل شلیک کردن استفاده میشود که از نظر معنای جملهی مبدأ و مقصد تفاوت بسیار زیادی را ایجاد میکند.
امّا موردی که بیش از موارد قبلی در این شعر کوتاه نشانگر شکاف بین متن اصلی و متن اجرا شده توسط حبیب است به بخش پایانی شعر مربوط میشود. در بخش انتهایی شعر با این سطور مواجهیم:
But in the long run
I will always be better armed than you
امّا سرانجام
من همیشه مسلحتر از تو خواهم بود
چیزی که از حبیب میشنویم این است: «امّا سرانجام/ من بر تو پیروز میشوم.» در این مورد هم متوجه میشویم مترجم (که مشخص نیست خود حبیب بوده یا کسی دیگر) به درستی با شعر روبهرو نشده است، آن را نخوانده است، در آن تأمل نکرده است و... . این قسمت شاعرانهترین بخش از شعر است (البته در نسخهی اصلی). وقتی تفنگدار همهی گلولههای خود را حرام ِ تن نحیف راوی شعر کند و گلولهها در تن راوی خالی شود، زمانیست که راوی مسلحتر از تفنگدار میشود. این تعبیر شاعرانهی «پر از گلوله (مسلحتر) بودنِ تن راوی» در ترجمه به کلی نادیده گرفته شده و ترجمهکننده با جملهی «من بر تو پیروز میشوم» باز هم شعری را که انتخاب کرده است دستکم میگیرد و در این بخش هم برگردانی سطحی و گمراهکننده به مخاطب ارائه میدهد.
در کل، ترجمهکننده گاهی در نقش مفسّر حاضر میشود و تفسیری غلط را به جای ترجمه به خورد مخاطب میدهد، گاهی بسیار مبتدیانه با متن برخورد میکند و گزارهها را اشتباه برمیگرداند و گاهی بخشهایی از شعر به نظر او اضافه و قابل حذف میآید. آنچه در این آهنگ با آن مواجهیم علاوه بر تصویری از کشته شدن چندینوچندبارهی راوی به دست تفنگدار، اتّفاق کشته شدن چندینوچندبارهی شعر به دست ترجمهکنندهی آن است.
منبع : اختصاصی نوای فارس