۱۴۰۳ هفدهم ارديبهشت - 03:13 ق.ظ

کامران رسول زاده در گفت و گو با «نوای فارس»:پخش نا درست، آلبومم را به گوش مردم نرساند

پخش نا درست، آلبومم را به گوش مردم نرساند

نوای فارس – پریا حیرتی: ترانه سرایان بسیاری در جامعه امروز رو به خوانندگی آورده اند. اما در این زمان خواننده ای آلبوم منتشر کرده است که هم ترانه سرا مطرحی است و کتاب های پرفروشی در حوزه ى شعر داشته است و از جشنواره ى بين المللى شعر باكو ديپلم افتخار گرفته و هم ردیف های موسیقی ايرانى را می داند. کامران رسول زاده از ابتدای سال 94 اتفاقات نابی را رقم زده است. به همین بهانه با وی گفت و گو کردیم.

- کامران رسول زاده چرا ترانه سرا شدن را انتخاب کرد؟
ترانه محصول شعر است. تصیف سرایی و ترانه سرایی بخش مدرن و به روز شاعرانگی است. ترانه نوعی شعر است که به زبان محاوره نزدیک شده است. ترانه های دهه پنجاهی در دهه هاى شصت و هفتاد يعنى سالهاى نوجوانى من بسیار شنیده می شد. موسیقی سنتی در آن زمان جایگاه والایی داشت. موسیقی پاپى كه بعد انقلاب شروع شد همواره نیم نگاهی به ترانه های دهه پنجاه داشت و کم کم به روز شد تا به امروز رسید. هر دهه تغییراتی داشته و این تغییرات در زبان ترانه سرایی و شاعرانگی من هم تاثیر گذار بوده است. یکی از علایق من از نوجوانی، موسیقی سنتی بود. وقتی فرم های جدید موسیقی پاپ مورد استقبال مردم قرار گرفت، من هم نا خود آگاه به این سمت گرایش پیدا کردم. من تصنیف و متن کلاسیک هم مى نوشتم. اما ترانه ى پاپ بعد از شعر اتفاقی بود که ذهن من با آن درگیر شد. چون ملودی هم می ساختم، کار در این فضا را آغاز کردم.

- ترانه سرا خاصی باعث شد که شما به این هنر گرایش پیدا کنید؟
من از سن کم به این هنر علاقه داشتم. اما اگر بخواهم ترانه سرا مورد علاقه ام را نام ببرم، از اردلان سرفراز نام می برم. ترانه های ایشان برای من حال و هواى خاصی داشت.

- هنگام نوشتن ترانه سعی کردید از ایشان تقلید کنید یا قصد داشتید از ابتدا امضا کاری مشخص داشته باشید؟
اتفاقا من دنبال اين بودم و هستم كه شبيه كسى نباشم چرا كه تكرار كارهايى كه در نوع خودشان بى نظير هستند كار بيهوده اى ست، دنبال امضا خاص هم نبودم اما از ابتدا دوست داشتم چیزی بنویسم که در دنیاى ترانه و شعر امروز جای خالی آن حس شود. فضا های بکر را نوشتم. شاید قبل تر کسی از آن ها ننوشته است. شاید این باعث ايجاد يك سبک خاص براى من شده باشد در كل حال خودم و جهان خودم را نوشته ام و درگیر این نبودم که بازار تعیین کند چه مدل نوشتنی پر فروش تر است.

- این خاص بودن، دلیل انتخاب نام کتاب های شما است؟
شايد. به نظرم انتخاب نام کتاب بسیار مهم است. نام كتاب شعر دريچه ى ورود به شعر ايت و بايد شاعرانه باشد. براى همين نام كتابهايم هم شعر است. وقتی مجموعه شعرهام با استقبال روبرو شد و مخاطبانى از طيفهاى مختلف پیدا کرد، متوجه شدم مردم این فرم نوشتن و این نام ها را می پسندند. اسامی بلندی که شبیه شعر کوتاه است. این نام ها روح خودم را هم راضی تر می کرد. واقعیت اين است كه به خاص بودن آن فکر نمی کنم. اتفاقا نسبت به كارهاى خودم سختگير و سخت پسندم، فکر می کنم آن قدر باید بنویسم که خودم را راضى كند. وسواس بسیار زیادی دارم. در كل فکر می کنم بايد چیز هایی توجه کرد که کمتر مورد توجه بوده، شايد اين يكى از دليل خاص بودن باشد.

- تا به حال چند کتاب منتشر کردید؟
چهار کتاب شعر، یک کتاب نمایش نامه و یک کتاب ترانه. از سال 91 انتشار کتاب را آغاز کردم.

- در سه سال، شش کتاب منتشر کردید، به نظر خودتان خیلی سریع نیست؟
بخشى از این شعر ها از قبل نوشته شده بود و به مرور به چاپ رسید. از ٧٥ به طور جدى نوشتن شعر را با غزلسرايى و شعر سپيد شروع كردم و از سال 82 كم كم به سمت ترانه رفتم.بسیاری از ترانه هاى كتاب ترانه هام با صداى خودم يا ديگران قبل تر خوانده شده بود. سال 76 -77 روزنامه ها بخش ادبی داشتند برخى از غزل هايم را همان زمان چاپ كردند. آن زمان روزنامه ها ستون ادبی داشتند. دلیل صبر تا سال 91 براى انتشار آثارم هم این است که می خواستم شعر های من قوام بهتری داشته باشد. آن قدر شاعران خوبِ معاصر داریم که هیچ وقت از خواندن شعر های آن ها سیر نمی شویم. مثل فروغ، شاملو، سهراب، اخوان و ... . حتی نسل های بعد هم شاعران خوبی بودند. این افراد آن قدر کامل بودند که نمی دانی باید چه چیزی بنویسی که کامل تر از آن ها باشد. بنابراين به نتیجه رسیدم كه کار هایم را زمانى چاپ كنم كه حرف تازه اى براى گفتن داشته باشد.

- اولین بار شما با ترانه «تو که چشمات خیلی قشنگه» معرفی شدید؟
خیر. من قبل از این ترانه، آلبومی با نام «بی سر انجام» را با صدای خودم منتشر کردم. سال 87 توسط شرکت «پیغام سحر» منتشر شد اما پخش خوبی نداشت. چون دیده نشد، من از بازار موسیقی سرد شدم. شرکتی هم که من با آن کار می کردم، مسیرشان از موسیقی جدا شد. سال 90 امتیاز آلبوم را از شركت مذكور پس گرفتم كه سال 91 با تنظیم مجدد، باز نشر شد.

- خواننده شدید که ترانه هایی که می نویسید را بخوانید یا یک حس درونی بود؟
من دوره های خوانندگی را دیده بودم. ردیف های موسیقی را می دانم. سه تار ساز اصلی من است. آهنگسازی هایم در آن فضا ها بود. من خواننده بودم اما شاعرانگى همیشه روی زندگی من تاثیر بيشترى داشت. اما سال 86 با توافقى كه با شركت پيغام سحر داشتم تصميم گرفتم به طور حرفه اى وارد ماركت موسيقى شوم و آلبوم منتشر کردم. اما از شانس بد یا تغییرات زمان، این شرکت دیگر کار موسیقی انجام نداد. در كل خوانندگى علاقه  حسى و درونى من بود و هست اما براى ورود به اين عرصه مجبورى با فضاى ماركت درگير شوىم و حساب شده پيش بروىم.

کامران رسول زاده

- به نظر شما چرا سلیقه عام مردم با سرعت تغییر می کند؟
رسانه ها نقش اصلی را دارند. چون آن ها هستند كه باعث ديده شدن يا ديده نشدن كارها مى شوند. وقتی یک رسانه به شهرت می رسد و كارش رونق مى گيرد، به راحتى سلیقه مردم را به دست می گیرد. خیلی از افراد هم با لابی، آثارشان در این رسانه ها منتشر می شود. برای همین خيلى از کار های ارزشمند دیده نمی شوند. این اشتباه بزرگی است. هيچ كس دوست ندارد برای پخش یک موسیقی زحمت زیادی براى توليدش متحمل شده هزينه پرداخت كند. وقتى ملاك پخش آثار پول باشد نه استحقاق آن اثر، طبيعتا خيلى از آثار خوب كمتر ديده مى شوند چراكه قشر عادی مردم دنبال موج بازار هستند و به همين دليب موسیقی مصرفی مردم، فاصله زیادی با موسیقی فاخر پيدا كرده و سطح شنیداری بسیار پایین مى آيد.اتفاقى كه اينروزها افتاده و ذائغه مردم توسط آدم های نابلد هدایت می شود.

- از یک هم خوانی، به یک کنسرت بین المللی رسید، داستان این کنسرت را تعریف می کنید؟
خیلی عجیب بود. اصرار داشتم یک قطعه معروف ترکی را که آقای «مورات ککیلی» خوانده بود را به طور رسمی از ایشان اجازه بگیرم و با برگرداندن به فارسی آن را اجرا کنم. این اتفاق باعث شد که من با ایشان دیدار کنم و از فرم صدا و ترانه فارسی استقبال کنند. در آن قطعه هم خوانی کردیم. به پیشنهاد کنسرت مشترک رسیدیم. قرار بود در ایران اجرا شود اما 2 بار مجوز آن لغو شد. به این نتیجه رسیدیم که در ترکیه این کنسرت را برگزار کنیم. مجوز ها لازم اخذ شد و این کنسرت در ترکیه برگزار شد. 31 مرداد 94 این کنسرت با استقبال خوب اجرا شد. سبك و صدای آقای ککیلی راک است و من کمی منعطف تر مى خوانم. این تلفیق برای مردم جذاب بود. پرونده ى این کار بين المللى هم با يك خاطره ى خوب بسته شد.

- شما با نوازنده های خودتان در ترکیه کنسرت برگزار کردید، چرا از نوازندگان آن ها استفاده نکردید؟
به نظر من نوازنده های ایرانی قابلیت های خوبی دارند. نوازنده های من فوق العاده هستند. تخصص خوبی دارند و حتی موزیسین های ترکیه هم این را اعلام کردند. خواستم به دنیا اعلام کنم نوازندگان ایران هم می توانند رو استیج های بین المللی حضور داشته باشند. با این که شاید براى پروژه هزینه های بیشتری داشت اما من از روز اول خواسته ام این بود که با گروه خودم اجرا کنم. نوازنده های من آن قدر درخشیدند که من خوشحالم این تصمیم را گرفتم.

- کامران رسول زاده در نقش خواننده، در حال حاضر چه کار می کند؟
مشغول ریکاوری هستم. فشار زیادی روی من بود. رونمایی های متعدد كتابهام و چند فعاليت بین المللی داشتم و يك کنسرت بزرگ برگزار کردم. بستر سازی و مجوز این کنسرت سنگین بود. این اتفاق برای اولین بار بود. طراحی این کار با من بود و باید در كارهاى اجرایى هم با كمپانى تركيه اى همراه مى شدم. اينروزها با نظر آقای «محمدرضا خانزاده» تهيه كننده ى محترمم مشغول فكر كردن به توليد آلبوم جديدم هستيم.

- فضا آلبوم های شما هم مانند کتاب هایتان، خاص است، دلیل این موضوع چه چیزی است؟
من مخاطب خودم را دارم. اما سعی کردم به ماركت هم نزديك شوم. آلبوم «بی سرانجام» شاید خاص تر بود اما «دستای نا محرم» انعطاف و تنوع بيشترى دارد. اما متاسفانه هيچكدام پخش خوب نداشتند. حتی مخاطبان خاص من هم متوجه انتشار این آلبوم نشدند. پوستری در شهر نداشتم و با وجود ترانه های اجتماعی زیادی كه در این آلبوم ها هست حتى به گوش كارشناسان هم نرسيد.

- ترانه های اجتماعی در آلبوم دوم شما پر رنگ بود، این ذغذغه شما بود یا نه قصد تجربه داشتید؟
در آن مقطع زمانی، حالم با شهر این گونه بود. «تهران» با تاثیر گرفتن از شهر ساخته شد. هنرمند از فضای اطرافش الهام می گیرد. من ناراحت هستم که بازار این آلبوم را به دست مردم نرساند. کارشناسان هم این قطعات را نشنیده گرفتند. منتقدان به عاشقانه های روزمره توجه می کنند اما به ترانه اجتماعی توجه نمی کنند. به نظر من این آلبوم حرف های زیادی داشت. همین موضوع من را برای انتشار آلبوم بعدى دچار تردید کرده است. در حوزه کتاب و انتشار آن این گونه نیست چون بازار كناب بازار پر پولى نيست اما بازار موسيقى شبيه ميدان جنگ است و هركسى فقط به فكر منافع خويش است نه وضعيت موسيقى. در مورد ترانه هاى اجتماعى ديگرم مثل "زن" بايد بگويم وقتی «زن» را نوشتم می خواستم وجوه نادیده «زن» را به مخاطبم نشان بدم. این که باید به حقوق آن ها احترام گذاشته شود.موسيقى هميشه براى سرگرمى نيست گاهى بايد حرفهاى جدى بزند.

- ترانه سرایان مرد خیلی سخت درباره «زن» می نویسند، اما شما بعد دیگری از زن را در نظر گرفتید، دلیل این موضوع چه چیزی است؟
«زن» همواره در کشور ما در لفافه اى از حجب و حیا پوشيده بوده است. انگار در طول تاريخ مرد ها سعی کردند، زن ها را پنهان کنند.بر عكس، اينروزها فضای مجازی در ایران باعث شده ابعاد نادرستی از زن ایرانی دیده شود در حالى كه اسم آزادی بیان روی آن گذاشته مى شود. به نظرم فضاى مجازى نه تنها فضاى امن و در خورى براى زنها نيست بلكه تمام مخاطبان اينگونه فضاها از حريم هاى فرهنگى دور مى شوند چراكه هر كسى با هر سطح آگاهى مى تواند به انتشار مطلبى مشغول شود.به نظرم به همان ميزان كه تساوی زن و مرد واجب است تعاريف اساسى زن بودن و مرد بودن هم اهميت دارد. این هنجار ها باید به چالش کشیده شود. عشق و عاطفه زنان و مادران طوری است که هیچ وقت یک مرد ندارد و نمی تواند انتقال دهد. همانگونه كه مرد بودن فرم غير قابل انكار هر جامعه ايست. من در آثارم سعی کردم زنانگی را تعریف كرده و ارزشهاى رابطه ایده آل زن و مرد را بیان کنم. 
«كه سیگارُ با هم بذاریم کنار/ واسه بچه هامون بچسبیم به کار». من گمشده های فضای جامعه امروز را بیان کردم. معصوميت گمشده ى زنان و مردان در روابط مجازى و پيچيده ى امروزى....
 ترانه سرا باید جامعه شناس و روان شناس باشد.
متاسفانه جامعه ى مدرن مشغول تخريب روابط اجتماعى ست كه شايد بتوان با موسيقى خوب بخشى از آن را ترميم كرد.

- حرف آخر
آرزو می کنم این روندی که در حال پیش روی است. ذائغه مردم را آن قدر دچار لطمه نکند که برگشت نا پذیر باشد.

منبع : اختصاصی نوای فارس
به اشتراک بگذارید :
برچسب ها


عضویت : telegram.me/joinchat/AzEeHDus0u0ht5Y_Qi2E0Q