۱۴۰۳ شانزدهم ارديبهشت - 02:48 ق.ظ

گفت و گو با مهران خلیلی، آهنگساز،نوازنده و تنظیم کنندهدرموسیقی بین المللی نیستیم

درموسیقی بین المللی نیستیم

نوای فارس-لی لا رضایی: مهران خلیلی که هم اکنون رهبر ارکستر شوک با صدای فرزاد فرزین است،از آهنگسازان و تنظیم کنندگانی است که کم کار، اما گزیده‌کار است.

وی تاکنون فعالیت های بسیاری در جایگاه آهنگساز و تنظیم کننده با خوانندگان مطرح پاپ کشور داشته است.

خلیلی از سال 1378 موسیقی جدی و حرفه ای را آغاز کرد و هم اکنون علاوه بر اینکه همکاری هایش در قالب آلبوم و کنسرت با صدای فرزاد فرزین منتشر و اجرا شده است، با خوانندگان جوان و جویای نام جدید نیز مشغول همکاری است.

با او پیرامون رهبری ارکستر و تنظیم و همکاری های اخیرش گفت و گو کرده ایم:

*درحال حاضر، علاوه بر رهبری ارکستر فرزد فرزین، فعالیت دیگری دارید؟
بله! همکاری در بخش آهنگسازی و تنظیم با خوانندگان جوانی که به تازگی پا به عرصه موسیقی گذاشته اند از دلمشغولی های دیگر من است. اما به عنوان رهبر ارکستر فقط با فرزاد فرزین همکاری می کنم. البته این مدت با خیلی از خواننده ها همکاری کرده ام که از این میان می توان از حمیدحامی،علیرضا قرایی منش، انوشیروان تقوی و ... یادکرد. از آنجایی که همیشه با کمبود وقت مواجه هستم، نمی توانم همکاری های بلندمدت داشته باشم . این دوماه محرم و صفر که کارهایم کمتر شده بود توانستم به برخی از دغدغه هایم برسم . اما به محض اینکه اجراهایمان شروع شود، دوباره همه چیز تحت الشعاع قرار می‌گیرد .چندخواننده جوان هستند که آلبوم اولی اند  وهم اکنون تمرکزم بر روی آنهاست.

*اولویت همکاری اتان با چه خواننده هایی است؟ یعنی وقتی قرار است با کسی همکاری کنید و به شما پیشنهاد همکاری داده می‌شود ملاک انتخابتان چیست؟
صد در صد نوع صدا برایم مهم تر از هر چیزی است و اینکه آن خواننده استعداد وتکنیک خوبی در خواندن داشته باشند. مهمتر از همه سبکی است که هر خواننده می خواندوارتباط و نزدیکی آن با سبکی که من کار می کنم. معمولا همه  کسانی که کار حرفه ای می کنند، اینگونه هستند مخصوصا در ایران  که کسی ژانر مشخص و مخصوصی در موسیقی ندارد .مثلا یک سری سبک را همه در قالب موسیقی پاپ استفاده می‌کنند ، درموسیقی سنتی و ملی و ...هم وضع به همین منوال است ولی بخش بزرگی از این موسیقی ها به پاپ اختصاص داده شده است یعنی چند تا سبک با هم ترکیب شده اند و پاپ را تشکیل داده اندکه اصلا به معنای پاپ واقعی نیست. به هر حال وقتی قرار است من با کسی همکاری کنم باید سبک کاری اشان به کارهای من بخورد واین یکی از مهمترین چیزهایی است که برای کار کردن مدنظردارم . حداقل اگر 50 درصد فضای کاری اشان به فضای کاری من بخورد، با آنها همکاری می‌کنم.چون اگر حس کاری مشترک نباشد و به عبارتی حس کار من را درگیرنکند، خروجی خوبی نخواهد داشت. در این قضیه هم اصلا مساله مالی و ریالی مهم نیست بلکه مساله کاری و کارنامه ای  مطرح است و آنچه از اهمیت بیشتری برخوردار است سبک کاری و خروجی آن است.

*به عنوان یک رهبر ارکستر که وظایف مشخصی دارد، با چه سختی های در ایران مواجه هستید؟
من به عنوان رهبر ارکستر،خودم دراجراها ساز می زنم و روی سن هستم. اما خیلی سخت است کار درچنین فضایی و همین طور به دلیل مسایلی که همه ما آنها را می دانیم و به آنها اشراف داریم مثل بحث مجوزها و ...! خیلی وقت‌ها همه چیز به خوبی و درستی پیش رفته است، مجوز دریافت شده ، تهیه کننده تمامی کارها را بدون نقص انجام داده و به نظر هیچ مشکلی نیست اما در آخرین لحظات کنسرت لغو می شود. این یکی از مشکلاتی است که بسیار آزاردهنده است، چون تمامی برنامه ریزی زمانی و مالی و ... به هم می ریزد.
نه به عنوان رهبر یک ارکستر ، بلکه به عنوان یک موزیسین این را می گویم که درکشور ما چیزی حدود چهار ماه موسیقی رسما تعطیل است، نه اجرای روی سن داریم و نه می توانیم رسما فعالیتی داشته باشیم. ما فقط هشت ماه فرصت داریم تا به ایده‌آل های خود در موسیقی برسیم و فعالیت حرفه ای داشته باشیم البته اگر در این هشت ماه نیز اتفاقات خاصی نیفتد ومشکلی پیش نیاید؛ می توانیم کار کنیم. این یعنی یک موزیسین درایران کار بسیار سختی دارد نسبت به کسی که در یک کشور آزادتر به لحاظ فرهنگی و فرم کار، مشغول فعالیت است. ما هزار تا مشکل را رد می کنیم و می رسیم به مقوله مجوز و اینها ، بعد تازه باید ببینیم آیا کنسرتمان برگزار می شود یانه! درباره آلبوم هم وضعیت به همین منوال است.

*ولی اگر هم کنسرت برگزار شود، مشکل سالن و صدا و اینها هست!
دقیقا همین طور است. این یکی دیگر از مسایلی است که اهالی موسیقی با آن مواجه هستند. اغلب سالنهای اجرا، حتی سالن‌هایی که در تهران هستند، از استاندارد لازم یک سالن کنسرت برخوردار نیستند. خیلی از این سالنها ازنظر کیفیت صوتی و صدایی و نور و ... درسطح پایین قرار دارند ، طوری که مثلا اگر صدابردار هرچقدر هم توانمند باشد، نمی تواند در آن فضا ، منجر به کیفیت خوب صدا شود. فکر می کنید رهبری کردن درچنین شرایطی کار راحتی است؟  چند گروهی کار کردن نوازنده ها را نیز به این مشکلات اضافه کنید. اغلب نوازنده ها در چند گروه ساز می زنند و نوازنده ای که واقعا نوازنده سن باشد و بتواند روی سن خوب ساز بزند، کم پیدا می شود. این جابجا شدن ها و رفت و آمدها از این گروه به آن گروه برای همه اعضای ارکستر سخت است، برای من که باید با نوازنده ها هماهنگ باشم، برای دیگر نوازنده ها که بتوانند با نوازنده جدید ارتباط بگیرند وهماهنگ شوند و حتی برای خود نوازنده ها ،چون به هرحال مدتی از ارکستر دور می شوند و نیستند تا ببیند چه اتفاقاتی افتاده است و چه باید بکنند!

*اما در گروه شما کمتر از این اتفاقات می افتد!
بله خوشبختانه گروه ما تقریبا اعضای ثابت دارد. چون وقتی اجرا داشته باشیم، بالای بیست سانس اجرا در هر ماه داریم که چنین چیزی نیازمند یک تیم ثابت است . به همین دلیل با نوازنده ها قرارداد می بندیم و خودشان هم از این وضعیت راضی هستند. به دلیل نوع فضای ارکستر و جو دوستانه معمولا مشکلات ارکستر ما کمتر از دیگران است. ناگفته نماند که اغلب نوازنده ها به دلیل دستمزدهای کم که از ارکسترها و اجراهایشان می گیرند، با چند گروه همکاری می کنند که این موضوع مختص ایران هم نیست بلکه در همه جای دنیا این اتفاق می افتد. کسی که حرفه ای است ممکن است درچند گروه فعالیت کند اما آنچه کلیت چنین چیزی را دستخوش خود قرار می دهد، دسمتزد نوازنده هاست و درآمدپایینی که از این راه دارند.

*مگر این قضیه دستمزد و حقوق نوازندگان ، درخارج از ایران هم با مشکل همراه است که آنها هم مجبورند با چند گروه بزنند؟
متاسفانه این قضیه دستمزدها در ایران کلا به ثبات نرسیده است و از الگوی خاص و استاندارد مشخصی تبیعیت نمی‌کند. این درحالی است که درخارج از ایران اصلا وضع بدین گونه نیست چون اقتصاد و در آمد و کلا سیستم کاری اشان بسیار جلوتر از ایران است. ما اصلا نمی توانیم چنین چیزی را در ایران و خارج از آن با هم مقایسه کنیم. حتی نمی توان دو نوازنده را با هم مقایسه کرد و گفت چون فلان نوازنده این مقدار دستمزد می گیرد باید فلان نوازنده نیز همین مقدار دستمزد داشته باشد، بلکه بسته به حرفه ای بودن و نبودن و کسوت و ... میزان دستمزدها متفاوت است.

*دستمزد رهبرارکستر چطور؟
خوب طبیعتا کسی که رهبری یک ارکستر را به عهده دارد،بخصوص وقتی کاربلدباشد، دستمزدش به مراتب بالاتر از یک نوازنده است که فقط در ارکستر نوازندگی می‌کند و یا به تازگی شروع به فعالیت کرده است. اگر  اجراها به موقع برگزار شود و  جلوی برگزاری آنها سنگ اندازی نشود،اوضاع خیلی بهتر می شود و مسلما دستمزدها جوابگوی هزینه ها خواهد بود. اما متاسفانه این قدر این میان سنگ اندازی می شود و جلوی مجوزها گرفته می شود و مجوزهای دریافت شده لغو می شود و ...که نگران کننده است و نمی توان روی درآمد اجراها حساب بازکرد. اگر این سنگ اندازی ها نشود ، می توان به این قشر زحمت کش کمک فراوانی کرد .

*مثلا چه کار باید کرد؟
پیشنهاد می دهم به کسانی که با اجراها و خواننده ها مقابله می کنند، اجازه بدهند با مدیریت درست پیش برویم، کسی ممنوع کار نشود و جلوی اجراها گرفته نشود. مسلما هر کسی سعی می کند سرش به کار خودش باشد و کمتر به جاهای دیگر کشیده شود. سعی می کند بر اساس خطوط قرمز کار کند و به شکل زیرزمینی فعالیتی نداشته باشد.نبایداجازه داد کسانی که در مسیر اصلی و جریان این موسیقی حرکت می کنند از مسیر دور شوند و همه چیز درهم شود و کار از همیشه سخت تر و سخت تر شود.

*در این میان عده ای نیز کارنابلدهستند که موجب می شوند اوضاع بدتر از بد شود.
متاسفانه همین طور است و بخصوص درزمینه اقتصاد عده ای کارنابلد حضور دارند که حتی پولشویی می کنند. علاوه بر این در زمان تحریم ها نیز وضعیت بسیار سخت تر شد . در موردموسیقی نیز همین طور است. کلا در هر زمینه ای وقتی عده ای که بلدکار نباشند وارد عرصه شوند، اوضاع خراب می شود.

*ممنوع کاری به ارکستر شوک و فرزادفرزین نیز رسیده است. چرا؟
بله متاسفانه فعلا ممنوع کار هستند ولی کم کم دارد درست می شود. یک سری دلایلی را مطرح کرده اند که به نظرجالب و البته منطقی نیست. چون ما مشکلی نداریم، چه از نظراخلاقی و چه از نظر قوانین و ... نه قانونی را زیرپاگذاشته ایم و نه کاری غیرمنطقی که حالابخواهیم به خاطرش ممنوع شویم. دراین باره نیز اگر اجازه بدهید صحبتی نکنم بهتر است.

*باسانسور هم مواجه می شوید؟
زیاد!کسانی که درعرصه هنر کار می کنند می دانند که هنر بی انتهاست. به هر اندازه که هنر انسان بیشتر می شود درکش نیز از زندگی بیشتر و بهتر می شود. این رابطه متقابل است و هر چقدر هم که درک انسان بیشتر شود، درهنر نیز پیشرفت می کند.اما قبل از اینکه دیگران ما را سانسور کنند، خودمان، خودسانسوری می کنیم و این درهمه سبکهای موسیقی مشهود است و همین طور دردیگر هنرهای موجود! سانسور باعث می شود جوهره وجود آدمی آنطور که باید ، شکل نگیردکه با آن بسیار مواجه می شویم. حتی دراجراهای کنسرت ها نیز با سانسور مواجه می شویم و مجبوریم مدام تذکر بدهیم که عملی خلاف عرف انجام ندهند. درحالی که شوآف بخشی از هنر کنسرت گذاری است. درواقع مردم به تماشای همه اجزای کنسرت  و یک پرفومنس به کنسرت می‌آیند تا یک بسته فرهنگی-هنری کامل را شاهد باشند. اما در ایران متاسفانه نمی توانیم اجرای کامل و یک پرفومنس داشته باشیم، برای همین اجراهایمان خیلی سخت است.  هربار و درهرجا با بهانه های جدید مواجه می شویم و این اصلا به نفع ما نیست.
غافل از این هستیم که عوامل دیگری هم باید باشد تا یک اجرای کامل از موسیقی را شاهد باشیم چون این فضا، فضای موسیقی است و مردم به تماشای کنسرت می‌آیند که سرگرم شوند نه این‌که مثل مجسمه بنشینند و فقط زل بزنند به خواننده و صدایش را گوش کنند. چنین چیزی دست و بال آدم را می بندد. قرار نیست که ما حرکات نامشخص و خارج از عرف و قانون کنیم و پایمان را از فرهنگ مملکت فراتر بگذاریم. ما هم از همین مردم هستیم و از دل همین فرهنگ بیرون آمده ایم، همین جا رشد کرده ایم و با تمامی شرایط موجود آشنا هستیم. در هر صورت این معضلی است که گریبان همه ما را در عرصه هنر و بخصوص موسیقی گرفته است.

*با این همه می توان به موسیقی بخصوص دربخش پاپ که شما در آن سبک فعالیت می کنید، خوشبین بود؟آیا می توان به قیاس پرداخت؟ فکر می کنید در این زمینه پیشرفت داشته ایم؟
صد در صدپیشرفت داشته ایم، بخصوص در 7-8 ساله اخیر که تکنولوژی در موسیقی بیشتر شده است. از وقتی این تکنولوژی بیشتر در دسترس دوستان قرار گرفته است، راحت تر می توانند به موسیقی روز دنیا دست پیدا کنند و آنچه درموسیقی پاپ غرب استفاده می‌شود، در دسترس ما نیز قرار می‌گیرد ولی هنوز هم با هم فاصله بسیار داریم. چون روش های استفاده متفاوت است . ما آنطور که باید ، بلد نیستیم از آنها استفاده کنیم . ضمن اینکه موسیقی تجربی و پاپ جهانی از یک سری استانداردهای مشخص باید برخوردار باشد تا بتواند با شنونده ارتباط برقرار کند. در حالی که موسیقی پاپ ما در ایران نتوانسته است هنوز با دنیای بیرون ارتباط برقرار کند چون قبل از هر چیز زبان است که بر روی آن تسلط کافی نیست. چون بهترین موسیقی ها هم وقتی به زبان بین المللی نباشد، نمی توان توقع مخاطب میلیونی برای شنیدنش داشت. در اغلب کشورها به دلیل اینکه در موسیقی با زبان بین المللی انگلیسی اجرا می شوند، همه و تقریبا هر کس که بازبان انگلیسی آشنایی داشته باشد، می توانند آن را بفهمند . اما با زبان فارسی ارتباط برقرار کردن، بسیار سخت است  بخصوص برای کسی که هنوز این زبان را نمی شناسد و چیزی از آن نمی داند.

*برای پرکردن این فاصله ها چه باید کرد؟راه حلی وجود دارد؟
خیلی کارها می توان کرد و خیلی راهها وجود دارد فقط یک مثال کوچک می زنم که موضوع روشن شود. همین کشور همسایه ترکیه، موسیقی اشان واقعا پیشرفت داشته است. چون به سمت پاپیولارشدن و مردمی شدن تلاش کرده اند وگامهای بزرگی برداشته اند. چنین چیزی هم در نوازندگی، هم در آهنگسازی و هم درخوانندگی اشان مشهود است. ما نیز باید بر اساس پیشرفت آنها برنامه ریزی کنیم.

*چه کار کرده اند که ما توانایی انجامش را نداریم؟
دولتشان از موسیقی حمایت می‌کند ، این حمایت شامل حمایت‌های مالی، معنوی ،فرهنگی و هنری است ولی ما از این مزیت برخوردار نیستیم. شاید گاهی دری باز شود و دری به تخته ای بخورد ، اتفاقی بیفتد اما حمایت کامل نداریم.  باید درها باز شود و موزیسین‌های خارجی و بین‌المللی به ایران بیایند. چرا باید فرضا گروهی مثل راجرواترز، پینک فلوید و ... در ترکیه اجرا داشته باشند ولی همین گروه‌ها در ایران امکان برگزاری ندارند و نتوانیم از نزدیک اجراهای آن‌ها را ببینیم؟ اگر این اتفاق خوشایند بیفتد همه موزیسین های ایرانی و خارجی با هم از نزدیک ارتباط خواهند داشت  و با این برخورد نزدیک از یکدیگر کلی یادمی‌گیرند و به تجربیاتشان افزوده می‌شود. این باعث پیشرفت در موسیقی می شود بخصوص درکشوری که موسیقی آن به تازگی دارد جانی دوباره و تازه می گیرد.ضمن اینکه از تاسیس دانشگاه‌های بین‌المللی نیز در ایران نباید غافل شویم که در بیشتر کشورهای پیشرفته هستند.

*معمولا وقتی در کنسرتها به اجرای قطعاتی که در آلبوم منتشر شده است با تنظیم جدید اقدام می کنید یا همیشه قطعات را با همان تنظیم تکراری آلبومها اجرا می کنید؟
در همه اشان نه! ولی در یک سری آنها تغییرات اساسی لحاظ می‌کنیم. معمولا وقتی آلبومی منتشر می‌شود، دراجراهای اولیه همان قطعات با همان تنظیم‌ها اجرا می‌شوند ولی به مرور که از تاریخ انتشار آلبوم می‌گذرد، برای اینکه از یکنواختی دور بمانیم، تنظیم های جدید لحاظ می کنیم و با شکلی متفاوت به اجرای همان قطعات می‌پردازیم. چون برای برقراری ارتباط با مردم و ایجاد حس هیجان در آنها ایجاد تغییرات لازم است ضمن اینکه به اصل کار پایبند می‌مانیم چون اغلب کسانی که به کنسرت می‌آیند دوست دارند کارهایی اجرا شود که بتوانند با آن زمزمه و خاطره بازی کنند.
این تغییرات که به فرم اصلی ضربه نمی‌زند موجب می شود که اجرای قطعات برای خودمان شیرین‌تر شود و شنیدن آنها برای مخاطبان، لذت بخش‌تر! چون آنها دوست دارند کاری را که با آن آشنا هستند جور دیگری هم بشنوند.بنابراین با حفظ استایل اصلی، تغییرات را لحاظ می‌کنیم و باایجادفضاسازی های جدید، منجر به ایجاد فرمی جدید می‌شویم که شنیدنی می‌شود.

*دراین تنظیم ها به محدودیت سازی برنمی‌خورید؟ کلا دررهبری ارکستر این محدودیت سازی موجود است؟
محدودیتی به آن صورت نداریم. یک سری سازهای استاندارد هست که در موسیقی پاپ کل دنیا مورد واقع می شوند و ماهم از آنها استفاده می‌کنیم مگر اینکه بخواهیم در قطعه ای نوآوری و بدعت ایجادکنیم و یا فضای خاصی ایجادکنیم. مثلا برای ایجاد برخی از فضاها از سازفلوت آفریقایی استفاده می‌کنیم اما اغلب از نظر سازبندی، با محدودیت خاصی مواجه نمی شویم. یادمان نرود که درتمامی کارها باید طوری برخورد کنیم که حرف برای گفتن داشته باشیم.

*امروزه واقعا کسی را درپاپ می‌شناسید که حرف برای گفتن داشته باشد؟
 در قشرجوان موسیقی، موزیسین های خوبی را شاهدهستیم که هم به موسیقی سنتی اشراف دارند و هم با موسیقی غربی بیگانه نیستند . موزیسینهایی داریم که درسطح خودمان خوب هستند ولی باید استاندارد خود و سطح سلیقه وعلم خود را بالاتر ببریم که وقتی من آهنگساز نوعی پایم را توی کشوری دیگر گذاشتم که صاحب موسیقی است، بتوانم در آنجا به خوبی فعالیت کنم و حرف برای گفتن داشته باشم.

*با فرزادفرزین به کجا رسیده اید؟
هم اکنون درحال تولید و ساخت جدیدترین آلبوم او هستیم. طی این مدت که یک سری کارهای اجرایی داشتیم، وقت مناسب و لازم جهت همکاری بسیار کم بود اما خداروشکر الان اوضاع رو به سامان است و داریم خوب پیش می رویم. از توانایی های تک تک بچه ها در این آلبوم استفاده شده است. پس از آن نیز اجرای تور کنسرت‌های خود را از سرمی‌گیریم و درتهران و شهرستانها روی سن می رویم. این اجراها بسیار متفاوت تر از اجراهایی هستند که تاکنون از ارکستر ما شاهد بوده اید.نمی خواهم از دللیا این تفاوت ها بگویم و فقط منتظر می مانم تازمان اجراها شاهد آن باشید و خودتان قضاوت کنید. به جرات می توانم بگویم که این اولین اجرا بدین شکل است که لااقل درایران برگزار می شود و بسیار باکیفیت و خوب خواهد بود. هم اکنون نیز بیش از هر چیزی مشغول تمرین هستیم.

*باتوجه به اجراهای خارج از ایران، استقبال از موسیقی ایرانی و بخصوص موسیقی و خوانندگان پاپ چگونه است؟
هرچه ازمحدوده خاورمیانه دورتر می شویم، استقبال گرم تر و بهتری از ما می شود غیر از مسکو که جو ان کلا جو فستیوال بود در بقیه کشورها از این موسیقی استقبال خوبی می شود. حتی درترکیه و دبی هم کنسرتهای پرمخاطبی داشته ایم  اما استقبالی که در اروپا از این موسیقی می شود بسیار پرشورتر و بیشتر است و با استقبال گرمتری مواجه می شویم . چون ایرانیهایی که در آنجا هستند بیشتر دوست دارند خواننده محبوبشان را از نزدیک ببیند و با آن ارتباط نزدیک برقرار کنند. چون به هرحال از فضا و جو ایران دور هستند و خواننده های این طرف را کمتر دیده اند.

*حرف اول و آخر را در گروه چه کسی می زند ؟ شما یا آقای فرزین؟
خوشبختانه ما در گروهمان تقسیم کار داریم. قبل از هرچیزی باهم مشورت می کنیم یعنی من سعی می کنم درکوچکترین کارهای مربوط به گروه نیز با ایشان مشورت کنم. فرزاد هم همیشه به من لطف داشته و به کارهایم ایمان و اعتماد دارد. ما نظراتمان را باهم جمع می کنیم و پیشنهادهایی که داریم را مطرح می کنیم و نهایتا به یک جمع بندی و تصمیم کلی می رسیم که همان را درکارهایمان لحاظ می کنیم. شاید من خوش شانس هستم که فرزاد خودش هم صاحب نظر است وباهوش و ذکاوت و هم اینکه دست به اسلحه است و دستی بر آهنگسازی و تنظیم دارد. کلا با این حیطه ناآشنا نیست و همین همکاری ما را با هم راحت تر و لذت بخش تر می کند. اما در کل کارهای ارکستر را به من واگذار کرده است که بتوانم آن کاری که می توانم را به بهترین شکل ممکن انجام بدهم.

*فکر می کنید چنین اتفاقی برای موزیسین های ایرانی بیفتد؟ یعنی پیش بینی اتان از چشم انداز موسیقی و موزیسینهای ایرانی خوب است؟
رویایی نباید نگاه کنیم بلکه در این زمینه باید کاملا منطقی باشیم. با تمام تفاسیر و مشکلاتی که بر سر راه موسیقی وجود دارد، از جمله لغوهای بی موقع و سانسور و .... و باتوجه به روند نیمه سردرگمی که موسیقی پاپ خواهد داشت،  آنطور که می خواهیم پیشرفت نخواهیم کرد. اما اگر فضا باز شود و بسیاری از این معضلات و مشکلات حل شود، شاهداتفاقات خوبی در عرصه موسیقی کشورمان ایران خواهیم بود. اگر کمی بیشتر توجه کنیم و کمی بیشتر تلاش کنیم موسیقی ایران می تواند قطبی درجهان باشد ، همانگونه که سالهای قبل دشات چنین اتفاقی می افتادولی نشد. اما متاسفانه موسیقی با سرعت بسیار کندی به سمت جلو درحرکت است و اگر آن سنگ اندازی ها باشد که دیگر نمی توان به همین حرکت آهسته نیز امید داشت.

منبع : روزنامه صبا
به اشتراک بگذارید :
برچسب ها


عضویت : telegram.me/joinchat/AzEeHDus0u0ht5Y_Qi2E0Q