۱۴۰۳ هفتم ارديبهشت - 11:02 ق.ظ

بازآفرینی آثار ماندگار تاریخ موسیقی به چه قیمتی؟

بازآفرینی آثار ماندگار تاریخ موسیقی به چه قیمتی؟

نوای فارس-عاطفه بزرگ نیا: شاید دهه های 40 و 50 را بتوان به نوعی دوران اوج و شکوه موسیقی ایران به شمار آورد. آثار بسیاری طی این سال‌ها و بعضا سال های پیش از آن، به گنجینه موسیقی ایران افزوده شدند که به میراث ماندگار موسیقی ایران و جزئی جدایی‌ناپذیر از خاطره موسیقایی نه تنها ایرانیان که  پارسی زبانان سراسر دنیا تبدیل شدند‌؛ تا جایی که بعد از گذشت بیش از 4 دهه و تولید هزاران اثر در سبک‌های گوناگون موسیقی ایرانی، این نغمه های دور و دیرین، مجبوبیت خود را در میان نسل‌های دیروز و امروز ایران حفظ کرده اند و همچنان بر لب‌ها و قلب‌های ما جاری‌اند.

 

هنوز هم جوان 25 ساله ایرانی تصنیف «خوشه چین» ساخته روح الله خالقی با صدای گرم بنان را به عنوان آهنگ پیشواز تلفن همراه خود برمی‌گزیند. هنوز هم بسیار اتفاق می افتد که از داخل خودروی در حال عبوری نغمه شور تصنیف »آتش کاروان» ساخته علی تجویدی به گوشتان برسد. هنوز کمتر جوانی از نسل امروز پیدا می کنید که ترانه «خزان عشق» جواد بدیع‌زاده را از بر نباشد.

 

البته پرداختن به موسیقی ماندگار آن دوران باشکوه تنها دغدغه مردم در مقام مخاطب نیست. جذابیت و مردم‌پسندی این آثار بسیاری از موزیسین‌ها و تولیدکنندگان عرصه موسیقی را نیز تشویق به بازتولید این آثار کرده است. هر ماه خبر تازه‌ای می‌شنویم با این مضمون که فلان آهنگساز با همکاری یکی از خوانندگان جوان این روزها آلبوم بازخوانی تصانیف و قطعات قدیمی شامل آثار بزرگانی چون روح‌الله خالقی، مرتضی نی‌داوود، حبیب الله بدیعی، علی تجویدی، ابوالحسن صبا و مرتضی محجوبی را با تنظیمات جدید آماده انتشار  یا روانه بازار کرده، که صد البته به نام ترانه‌سرایان بزرگ آن دوران از جمله معینی کرمانشاهی، بیژن ترقی، کریم فکور، فریدون مشیری و رهی معیری نیز مزین است.

 

برگزاری کنسرت هایی با موضوع بازخوانی آثار قدیمی موسیقی ایران نیز جزو اتفاقات رایج این روزهاست و در این میان گروه های فعالی به سرپرستی چهره های نامدار موسیقی و آواز وجود دارند که فقط در زمینه بازخوانی آثار ماندگار گذشته فعالیت می کنند و تقریبا فاقد هرگونه فعالیت تولیدی در زمینه موسیقی هستند. از هریک از این بزرگواران که درخصوص انگیزه شان از بازتولید آثار گذشته سوال کنید معمولا با پاسخی کلیشه‌ای مواجه خواهید شد که چیزی نیست جز زنده نگه داشتن آثار گذشته و جلوگیری از فراموشی و نابودی این آثار! که معمولا هم با واژه های پرطمطراقی چون بازآفرینی آثار روبه نابودی و دمیدن روح امروزی به آثار دیروزی یا مفاهیمی از این دست همراه هستند.

 

متاسفانه در بسیاری از این بازتولیدها و بازخوانی‌ها که در قالب کنسرت ها و آلبوم های موسیقی اتفاق می‌افتد نه تنها روح اثر اورجینال حفظ نمی‌شود، چه بسا تنظیم‌های اغلب نامناسب و اجراهای غیراستاندارد باعث می‌شود در بسیاری موارد به اثر لطمه وارد شود و چه بسا شنیدن این آثار به اصطلاح بازآفرینی شده در گوش شنونده بسیار نازیبا و گوش‌آزار می‌نماید؛ به طوری که اگر شخصی قصد کند تصنیف مورد نظر را برای نخستین بار از طریق شنیدن یکی از این نسخه‌های جدیدِ بازسازی شده بشناسد، ممکن است تا 50 درصد تاثیرپذیری پایین تری نسبت به اصل اثر داشته باشد. یکی از آلبوم‌هایی که اخیرا در نتیجه همکاری یکی از آهنگسازان بنام و یک خواننده محبوب، از آثار مرحوم علی تجویدی، طی ماه های اخیر وارد بازار موسیقی کشور شده، مثال بارزی از این دست بازآفرینی هاست.

 

معضل دیگری که این روزها به اشکال اغلب غیرحرفه ای و نامناسب به موسیقی ما خصوصا موسیقی قدیمی لطمه می‌زند، پدیده همخوانی است.

نگارنده مدتی پیش ناظر برگزاری کنسرت یکی از گروه های نسبتا شناخته شده عرصه موسیقی بود که گروه مورد اشاره عمدتا در حوزه بازخوانی آثار قدیمی فعالیت می‌کند. گروه متشکل از یک خواننده مرد، یک خواننده زن و یک همخوان زن بود و همخوان زن طبق روال معمول، خواننده زن را همراهی می‌کرد.

کنسرت با تصنیف معروف «به سوی تو» از ترانه های معروفِ مرحوم کوروس سرهنگ‌زاده آغاز شد که آهنگسازِ آن مجید وفادار و ترانه‌سرایش عبدالله الفت است. اجرای همخوانی گروه مورد نظر به گونه‌ای تنظیم شده بود که یک مصراع را خواننده مرد می‌خواند و مصرع بعدی را دو همخوان زن؛ بعضی از قسمت ها هم به صورت سه صدایی اجرا می شد.

 

کافی است خواننده تنها یک لحظه این گردش آوازی بین سه خواننده را پیش خود تصور کند: به سوی تو/ به شوق روی تو/ به طرف کوی تو/ سپیده دم آیم/ مگر ترا جویم/ بگو کجایی...!

 

ناگفته پیداست که حاصل کار نه تنها حسی نوستالژیک را در شنونده برنمی انگیزد، که چه بسا روح و روانش را خراش می‌دهد.

 

باتوجه به این موضوع که شیوه پلی‌فونی (چندصدایی) عرصه ای کمتر تجربه شده در موسیقی ایران است و اغلب آزمون‌هایی که در این عرصه شده است ره به مقصود نبردند و محصول مورد نظر، اثر درخور توجهی از آب درنیامده، و نیز با این پیشفرض که اغلب آلبوم‌های بازخوانیِ تولیدشده در سال های اخیر، نیز نه تنها بر غنای اثر اصلی چیزی نیفزودند، حتی در دست یافتن به مقاصد بیزنسی خود نیز ناموفق عمل کرده اند،  جا برای طرح این پرسش باز می‌شود که بازخوانی به چه قیمتی؟، «بازتولید به چه قیمتی»؟

 

آیا سوار شدن بر محمل موسیقی ماندگار ایران اقدامی دلسوزانه در جهت حفظ و تکریم این آثار است یا تنها بیزینسی است برای بالابردن فروش بلیت کنسرت یا آلبوم، از راه جلب توجه مردمی که هنوز بعد از گذشت سالیان سال، جانشان با شنیدن آن نغمه ها به لرزه درمی‌آید و تشنگی روحشان سیراب می شود؟

 

گرچه کوشش بسیاری از موزیسین های فعال داخل و خارج کشور در جهت حفظ آثار دیرین موسیقی ایران ستودنی و تقدیرآمیز است، اما تعداد قابل توجهی از این بازخوانی‌ها و بازآفرینی‌ها چنان سطح نازلی از کیفیت دارند که بسیاری از صاحب‌نظران این عرصه را به فریاد آورده که  شما را به خدا هیچ زحمتی برای زنده نگه داشتن این آثار به خودتان ندهید. این آثار زنده هستند و برای ادامه حیاتشان نیازمند توجه و تلاش شما نیستند!

 

در انتها از گروه هایی که در زمینه بازخوانی موسیقی قدیمی فعالیت می‌کنند عاجزانه استدعا دارم چنانچه می‌خواهند در زمینه آواز پلی‌فونی اصرار بورزند، تلاش علمی‌تر و آگاهانه تری برای تنظیم موسیقی و هماهنگی صداهای خواننده‌ها یا همخوان‌ها به خرج دهند تا چنانچه بر شکوه و زیبایی این آثار ارزشمند تاریخ موسیقی ما افزوده نشد، لااقل خراشی بر چهره تابناک گنجینه‌های فرهنگ و هنر این سرزمین ننشیند.

منبع:فرهیختگان

منبع : فرهیختگان
به اشتراک بگذارید :
برچسب ها


عضویت : telegram.me/joinchat/AzEeHDus0u0ht5Y_Qi2E0Q