۱۴۰۳ چهاردهم ارديبهشت - 01:20 ب.ظ

گفت و گو نوای فارس با سعيد شهروز ٧ سال پر فراز و نشيب

٧ سال پر فراز و نشيب

نوای فارس پریا حیرتی/ مهرنوش گرمابی: سعید شهروز از خوانندگان نسل اول موسیقی پاپ است. وی را با آلبوم های پر طرفدار «غزلک» و «بی خوابی» که برای نسل گذشته یادآور خاطرات خوب است، می شناسیم. انتشار آلبوم 79 بهانه خوبی بود تا با او گفت و گو کنیم.

- چرا مردم هنوز سعید شهروز را با آلبوم «غزلک» می شناسند؟

به نظرم علت اصلی این است که اتفاقات خوب همیشه در بار اول رخ می دهد. اولین ها هستند که باعث می شوند، یک اثر بیشتر به چشم آید و آن ها بیشتر اسم شان در ذهن می ماند. «غزلک» هم وقتی منتشر شد، بسیاری از افراد با آن ارتباط برقرار کردند و در زمان خودش اتفاق فوق العاده ای بود و در ذهن ها هک شد. ولی فکر نمی کنم اون قدری که در ذهن من و هم نسل هایم باقی مانده در ذهن نسل های بعد هم مانده باشد و فکر می کنم «غزلک» را، هم نسل های من یدک می کشند.

- بسیاری از موزیسین ها و مردم نسل قبل معتقد اند که «غزلک» جزو بهترین و موفق ترین آلبوم های پاپ بعد از انقلاب است. این را خودتون هم قبول دارید که جزو اولین بهترین ها بود؟

به طور حتم این گونه است. «غزلک» آلبوم بسیار حسی بود و آن سال ها کمی فراتر از شرایط زمان خودش بود. دلیل دیگرش هم می تواند این مسئله باشد که وقتی مدت زمان طولانی اتفاق و جریان خاصی وجود نداشته باشد و آلبومی مثل «غزلک» منتشر می شود آن هم با آن سبک و سیاق بخصوص می تواند به سرعت جایگاه خودش را پیدا کند.

- چرا آلبوم« پسران مشرقی» که قبل از آلبوم «غزلک» منتشر شد نتوانست به موفقیت چشمگیری دست پیدا کند؟

ببیند آلبوم«پسران مشرقی» یک مقدار مناسبتی بود و محدودیت هایی که در آن زمان در تولید آثار موسیقایی وجود داشت، نتوانست نظر مساعد مخاطب جوان را نسبت به خودش جلب کند. اما آلبوم «غزلک» این فرصت را داشت که به خوبی شنیده شود، هم چنین  وجود ریتم شاد در قطعات این آلبوم که ما تا آن زمان این ریتم ها را کمتر در موسیقی می شنیدیم، تبلیغات خوبی که  از نظر جنبه های دیداری و شنیداری برای این آلبوم درنظر گرفته شده بود و پخش آثار از مغازه های فروش موسیقی، همه این عوامل در کنار هم دست به دست هم دادند تا این آلبوم به خوبی شنیده شود و مخاطب اش را پیدا کند .

- به نظرشما نوار کاست چه ویژگی داشت که هم پرفروش و هم محبوب بود ؟

به نظرم اصالت موسیقی هم در ایران هم در سراسر دنیا وابسته به نوار کاست است. نوار کاست از همان ابتدا کیفیتش تغییری نکرده و فکر می کنم صدایی که از نوار کاست شنیده می شود، بسیار گرم تر و دلنشنین تر بود. اما رفته رفته سی دی جایگرین نوار کاست شد و رشد تکنولوژی باعث از بین رفتن نوار کاست شد. این پیشرفت تکنولوژی در این مورد ضربه بسیاری به موسیقی زد.

- شما یکی دیگر از اولین ها را داشتید. آثار شما جز اولین کارهای پاپی بود که از تلویزیون پخش شد. بار اولی که قطعه «طعنه» را از تلویزیون شنیدید چه حس و حال داشتید ؟

آن زمان این گونه نبود. متاسفانه درب های صدا و سیما همیشه به روی من بسته بود. هیچ وقت کسانی که در تلویزیون بودند، آثار من را پخش نکردند. مگر این که بنا به دلایلی که در دو یا سه برنامه مناسبتی تلویزیون حاضر شدم و قطعاتی که یک مقدار ریتمیک نبود و کمی موجه تر بود از من پخش شد. اما در لحظه ای که کارهای من پخش می شد، برای من بسیار تازگی داشت و احساس می کردم اتفاق خوبی افتاده است. وقتی می بینی که تمام احساسات و خاطراتت، همه گیر می شود، احساس خوبی به آدم دست می دهد. آن لحظه جزو شیرین ترین لحظه های زندگی شخص می شود.

- شما با کسانی کار کردید که اسم شان یک شناسنامه بزرگ را با خودش به همراه دارد. مانند شادمهر عقیلی، بهنام ابطحی، روزبه بمانی، بهروز صفاریان و... این افراد چه میزان در پیشرفت موسیقی و شنیده شدن یک آلبوم موسیقی موثر بودند؟

به طور کلی این عزیزان تاثیر بسزایی در رشد موسیقی پاپ کشور داشتند. یادم است که وقتی خواننده برای فروش آلبوم به لاله زار مراجعه می کرد، می گفتند برای مثال  اگر قطعه اول و دوم را بهنام ابطحی کار کرده، ما آن آلبوم را خرایداری می کنیم. حضورشان حتی در حد یک قطعه هم باعث فروش یک آلبوم می شد. همه به نوعی سعی می کردند از این دوستان در تولید آلبوم هایشان کمک بگیرند. به خاطر همان ذائقه سازی و سبکی  که در آن زمان به وجود آوردند، باعث شد که نسل های بعد هم از همان رویه و سبک در تولید آثارشان استفاده کنند. به همین خاطر هم اسم شان ماندگار شد.

- به لاله زار اشاره کردید. زمانی که شما فعالیت هنری تان را آغاز کردید، موسیقی بسیار به لاله زار وابسته بود. اما در حال حاضر دیگر کسی حتی نامی از لاله زار هم نمی برد. به نظر شما چرا لاله زار به نابودی رسید؟

در لاله زار سرمایه گذارهای بزرگ موسیقی فعالیت می کردند. اما متاسفانه  به دلیل پخش نامناسب و فراگیر شدن اینترنت و به دنبالش دانلود غیر قانونی آثار باعث از بین رفتن سرمایه و تغییر شغل شرکت ها شد.

- شما همیشه از نام های خاص مثل «غزلک»، «معبد»،« گلابتون» و حتی « 79» برای آلبوم هایتان استفاده کرده اید. این انتخاب نام برچه معیار و اساسی صورت گرفته است؟

من برای انتخاب نام اول به ترانه های آلبوم نگاه می کنم که کدام ترانه دارای کشف و اتفاق تازه ای است. بعد به این مسئله توجه می کنم که کدام ترانه ایرانی تر و نوستالژیک است و قابلیت این را دارد که از اون به عنوان نام آلبوم استفاده کنم. برای مثال «گلابتون »به خاطر اسم و آن اصالتی که داشت من آن را انتخاب کردم. «غزلک »هم در زمان خودش احساس می کردم که می تواند نام ماندگاری باشد. اما برای آلبوم «79» هم من چند اسم انتخاب کرده بودم اما احساس کردم که خیلی کلیشه ای و تکراری اند و اتفاق تازه ای را در خودشون ندارند. در نهایت نام «79 »را برای آلبوم انتخاب کردم . من در آلبوم های قبلی برای انتخاب نام با دوستانم مشورت می کردم اما از آلبوم «بی خوابی» به بعد خودم انتخاب اسامی را انتخاب کردم.

- شما آلبوم های موفق و پرفروشی را در سال های گذشته منتشر کردید اما در آلبوم« بی خوابی» ما شاهد یک تغییر سبک و نگرش به طور کلی شدیم و شما ریسک بزرگی را انجام دادید که منجر به این شد که آلبوم« بی خوابی» همچنان شنیده شود و بسیاری از قطعات آن آلبوم در ذهن مردم باقی بماند و هنوز هم یکی از انتخاب هایشان باشد. به نظر شما چه اتفاقی در این آلبوم افتاد که باعث با گذشت چند سال از زمان انتشار هنوز هم محبوب و مورد توجه  باشد؟

من قبل از آلبوم بی خوابی، هفت آلبوم با آقای بهنام ابطحی کار کرده بودم. چون من عقیده دارم وقتی یک آلبوم موفق می شود به امید موفقیت بیشتر تیم قبلی را تغییر نمی دهم و سعی می کنم موفقیت های قبلی رو حفظ کنم. اما یک جایی احساس کردم این موفقیت یک رنگ و تکراری شده است. با هم فکری دوستان و صحبت هایی که در شرکت انجام شد به این نتیجه رسیدیم که ما در یک مسیر یکنواخت حرکت می کنیم و همین مسئله باعث شد که آلبوم «بی خوابی» را کار کنیم. آن تغییر سبک و رویه باعث شد که طرفداران من یک مقدار گله کنند و من دچار ریزش مخاطب شدم که البته این موضوع کمی باعث نگرانی من شده بود. من بنا به خواست شرکت سعی کردم سکوت کنم. اما حالا بعد از انتشار آلبوم « 79» مخاطبانم این آلبوم را با آلبوم «بی خوابی» مقایسه می کنند. این اتفاقات برای من عادی شده و واکنشی نشان نمی دهم مگر این که نظری بی منطق عنوان شود که من در مقابل آن پاسخ گو باشم. آلبوم «بی خوابی » از لحاظ نوع گویش ترانه و ریتم بسیار منحصر به فرد بود. کسانی در این آلبوم حضور داشتند که کارشان رابه نحو احسنت بلد بودند و می خواستند ذائقه سازی کنند و سبک تازه ای را به وجود بیاورند. به نظرم به همین خاطر هم آلبوم بی خوابی آلبوم بسیارخوب و موفقی شد.

- یک موضوعی که الان دارید عنوان می کنید و حداقل برای من خیلی کم پیش آمده امروز بشنوم، تاکید شما روی خواست و نظر شرکت تهیه کنندتان است. این موضوع به چه دلیل بود؟ در حال حاضر  خوانند آلبوم را تولید می کند و بعد از آن به شرکت های پخش مراجعه می کند و آلبوم را می فروشد.

آن زمان یک احترام متقابل بین خواننده و مدیر شرکت وجود داشت. خواننده حرمت داشت ما کارمان را انجام می دادیم و شرکت هم هیچ دخالتی نمی کرد. ولی ما سعی می کردیم نظرات آن ها را هم در نظر بگیریم. وقتی شرکت ما را حمایت می کرد و ما هم سابقه همکاری های موفقی را با هم داشتیم درست نبود آن ها را به یک باره کنار بگذاریم. من به یاد دارم که برای فروش آلبوم «غزلک» با یک قیمت خیلی عالی و مناسب با آقای سلطانی صحبت کرده بودم  و همزمان یک پیشنهاد داشتم چندین برابر آن قیمت که من می توانستم با آن مبلغ خیلی از اتفاقات خوب را برای خودم بسازم. اما به خاطر قولی که داده بودم آن پیشنهاد رو قبول نکردم . اما برای آلبوم «۷۹» من به کمک دوستانم آلبوم را تولید کردم. درباره پخش آلبوم با چند شرکت به صورت تلفنی صحبت کردیم اما من احساس کردم که خیلی از این فضای کاری دورم و در نهایت قیدش را زدم و با همکاری دوستان خوبم در ایران اچ 2 آلبوم را پخش کردم و امروز من هم خواننده ام هم تهیه کننده و هم پخش کننده آلبوم. چون احساس کردم من خیلی از این فضاها دورم. این روزها  اصلا  کسی را به خاطر حرمت و سابقه کاری اش نگاه نمی کنند. شرکت ها اصلا حاضر به ریسک کردن نیستند و فقط دنبال سود هستند. به همین خاطر ترجیح دادم آلبوم بسوزد ولی جلوی کسانی که  ارزش هنر را درک نمی کنند، سر خم نکنم.

- در آلبوم «بی خوابی» قطعه ای با عنوان «کوچه خاطره» داشتید. دوست نداشتید حالا که بعد از ۷سال که بر می گردید یک قطعه خاطره بازی  داشته باشید؟

من اسم آلبوم را «۷۹» گذاشتم به این خاطر که کسانی که آثار من را دنبال می کنند به خوبی می دانند که سال های ۷۸-۷۹ شروع فعالیت هنری من بود. شاید اگر زمان کمی یه عقب برمی گشت شاید همین کاری که شما می فرمایید را انجام می دادم .

- چرا ۷سال سکوت ؟

اتفاقی که برای آلبوم بی خوابی افتاد این بود که سی دی آلبوم هیچ جا نرفت. آقای سلطانی که دلشان را خوش کرده بودند که آلبوم در شهرستان ها و تهران پخش می شود اما یک دفعه در روز پخش آلبوم با یک سری کارشکنی ها و ناهماهنگی ها مواجه شدیم و آلبوم به درستی پخش نشد. بعد از دو سال کار بی وقفه خستگی تولید آلبوم برای ما باقی ماند و آقای سلطانی هم شرکت را جمع کردند. همزمان خواننده های زیر زمینی مجاز شدند و در مناسبت های مهمی مانند سال تحویل مهمان شبکه های مختلف شدند و بسیار هم مورد توجه مردم قرار گرفتند. اما من تنها خواننده ای بودم که در طول این ۱۷یا ۱۸سال فعالیت حتی یک تیتراژ هم نخواندم اما کسانی  بودند که از روز اولی که پا به عرصه موسیقی گذاشتند شروع به خواندن تیتراژ و کسب در آمد های کلان کردند.  من اگر تا الان توانستم دوام بیاورم فقط خواست خدا بوده است. اگرنه با این شرایط من باید خیلی قبل تر از این ها فراموش می شدم.

- فکر نمی کنید این کوتاهی از جانب نسل شما بوده که الان یک طیف وسیعی خواننده وارد موسیقی پاپ شده اند به طوری که همه صداها و سبک ها یک مدل است؟

به نظرم به خود جامعه برمی گردد. زمانی که ما شروع به کار می کردیم این گونه نبود که با یک کلیک ساده شخص بتواند به قطعات دسترسی داشته باشد. در زمان ما باید برای تهیه آلبوم مسافتی را طی می کردی تا مثلا به تجریش برسی و آلبوم ها را خریداری کنید.

- شما از جمله خواننده هایی هستید که اصالت خودتون را حفظ کرده اید. ممکن یک روز آلبومی با گویش لری منتشر کنید؟

فعلا تصمیم یک همچین کاری را ندارم.

- چه اتفاقی رخ داد که بعد از گذشت این همه سال تصمیم به برگزاری کنسرت گرفتید؟

من در سال 1389 کنسرت برگزار کردم که البته در آن زمان هنوز تب آلبوم «بی خوابی» وجود داشت.. بعد از آن در سال 1392تصمیم گرفتم که پرکارتر بشوم و چند قطعه منتشر کردم و سعی کردم بسترهای مناسب را فراهم کنم. اما در سال ۹۳ به دلیل برخی مشکلات ممنوع الفعالیت شدم و عملا نتوانستم کاری انجام بدم. پس از آن احساس کردم من زمان زیادی را از دست دادم، به همین دلیل هم قول کنسرت را دادم و هم قول آلبوم که خوشبختانه در مرداد ماه کنسرت را برگزار کردم که با استقبال خوبی از جانب مخاطبان مواجه شد.

- از اعتماد به یک تیم جوان نگران نبودید؟

شاید جوان باشند اما به نظرم در درونشان چیزهایی وجود داشت که به خواست من بسیار نزدیک بود و از طرفی هم این عزیزان کارهای موفقی را انجام دادند و امتحان خودشان را پس داده بودند. اما من در ابتدا آشنایی زیادی با این دوستان نداشتم و از طریق آقای محمد کاظمی که دلسوزانه من را همراهی کردند با این تیم آشنا شدم و قرار بر این شد که آقای محمد کاظمی مدیریت گروه را عهده دار شوند و نیمی از ترانه های آلبوم از ایشان باشد و نیمی دیگر از آقای «بابک صحرایی». که البته آقای «بابک صحرایی» به دلایلی نتوانستند ما را همراهی کنند.

- ته دلتان دوست نداشتید بازهم به آن تیم خلوت برسید؟

ببینید من با خیلی ها کارکرده بودم و تمام تیم های خلوت را هم امتحان کرده بودم و تازه تیم آلبوم «بی خوابی» هم خلوت نبود و دوستانی مثل آقای «روزبه بمانی»، «بهروز صفاریان»، «افشین سیاهپوش»، «مهدی یراحی» و خانم «ترانه مکرم» در کنار ما بودند. در تیم های قبلی باز هم ما ترانه سرا داشتیم اما در کل من ملودی می ساختم و «بهنام ابطحی» کار تنظیم را انجام می داد. البته پیش آمد که در چند قطعه در قسمت تنظیم و ملودی با سایر دوستان همکاری داشتم و کم کم به دلیل حجم بالای کار و سرعت بخشیدن به تولید آلبوم باید تیم کاری ام را گسترده می کردم .

- از دوستان موزیسین که هم نسل شما بودند، بعد از انتشار آلبوم «۷۹»  بازخوردی را دریافت کردید؟

من تا امروز که دارم با شما مصاحبه می کنم، نسل جدید بیشتر نسبت به من لطف داشتند. از دوستان هم نسل من مرحوم «ناصر عبداللهی» بود که روحش قرین رحمت باشد. اما از دوستان هم نسل خودم بازخوردی را نگرفتم. آقای «رضا صادقی»، «علی عبد المالکی»، «شهاب رمضان» و..  نسبت به من بسیار محبت داشتند.

- احتمالش وجود دارد تا زمان کنسرت، تک قطعه ای را منتشر کنید؟

من چون به تازگی آلبوم جدید را منتشر کرده ام، احساس می کنم تا زمان کنسرت احتیاجی به انتشار قطعه نداشته باشم. به نظرم آلبوم «۷۹» جا دارد که همچنان شنیده شود و این موضوع برای من اهمیت بسیار زیادی دارد. اما در صورت لزوم قطعه ای را نیز منتشر خواهم کرد.

 - رسانه ها  چه قدر در پیشرفت و شنیده شدن یک موسیقی نقش دارند؟

رسانه ها نقش بسیار پر رنگ و بسزایی در معرفی و پیشرفت افراد ایفا می کنند. متاسفانه در تمام این سال ها به ندرت اتفاق افتاده که یک قطعه از آثار من در رادیو و تلویزیون پخش شود و در هر شرایطی من تنهاترین خواننده ای بودم و هیچ کس از من حمایت نکرد. اما در عوض کسانی هم بودند که آثارشان مدام از صدا و سیما پخش می شد و به سرمایه های کلانی هم رسیدند. من البته این را می گذارم به حساب لطفی که خداوند نسبت این افراد داشته است. همان طور که خود من در سخت ترین شرایط توانستم پیشرفت کنم و همین تنهایی هم باعث شد که من کمترین حاشیه را داشته باشم و مطمئنم کسانی که من را دوست دارند، خالصانه من را فقط به خاطر خودم دوست دارند.

- وضعیت امروز موسیقی  را چگونه ارزیابی می کنید؟

به نظرم اصلا شرایط مناسبی وجود ندارد که حتی قابلیت ارزیابی را داشته باشد. چون رسانه ای به طور جدی از آثار موسیقایی حمایت نمی کند.

- به عنوان سوال آخر، شما کسی هستید که یک موسسه فرهنگی- هنری با نام «نوای غزلک» را اداره می کنید.صنفی با عنوان «صنف ناشران آثار موسیقی و شنیداری» تشکیل شده است. این صنف در وهله اول چه تاثیری دارد؟ آیا مفید است و یا بیشتر شبیه یک گردهمایی است که فقط افراد کنار هم جمع شوند؟

من فقط برای پیشبرد کارهای خودم شرکت «نوای غزلک» را تاسیس کردم و در مورد صنف تهیه کنندگان که مدیریت آن برعهده آقای محسن رجب پور است، باید بگم که من خیلی در این جلسات حضور ندارم. اما تمام سعی ام بر این است که ما بتوانیم قانون کپی رایت را در کشور اجرا کنیم.

- حرف آخر؟

از دوستان خوبم که صمیمانه و عاشقانه من را در تولید آلبوم «۷۹» حمایت کردند و همین طور مخاطبانم که لطف شان همیشه شامل حالم بوده، تشکر می کنم. بابک صحرایی، محمد کاظمی، امیرعلی زمانیان، مهران عباسی، انوشیروان تقوی، پیام هوشمند، امیرعباس حسن زاده، مهدی کاشیان، سیاوش صدری، صادق نورانی و حامد برادران برای تولید این آلبوم زحمت های بسیاری کشیدند، از تک تک شان ممنونم.

منبع : اختصاصی نوای فارس
به اشتراک بگذارید :
برچسب ها


عضویت : telegram.me/joinchat/AzEeHDus0u0ht5Y_Qi2E0Q